fjrigjwwe9r0ModuleOfPagesSetting:SettingValue
|
بالانس خط
مسئله بالانس خط تولید ابتدا
در سال 1955 بصورت یک مسئله ریاضی مطرح شد. از آن زمان ، این موضوع برای محققان
بسیار بحث برانگیز بوده است. محققان بر 2 نوع مسئله خط مونتاژ تمرکز کرده اند. نوع
اول، تعیین مینیمم تعداد ایستگاههای کاری مورد نیاز برای برآوردن نیازمندیهای مشخص
شده تولید است.مسئله نوع 2، اختصاص وظایف به ایستگاههای کاری، طوری است که ماکزیمم
زمان مورد نیاز برای هر ایستگاه، در سراسر راه حل های ممکن ، مینیمم باشد. بالانس
خط اختصاص فر آیند در مراحل تولید ، بوسیله مینیمم کردن زمان های فرجه است . به
عبارت دیگر متعادل سازی خط، اختصاص فرآیندها به ایستگاههای کاری است. بالانس خط
برای صنعت خیلی مهم است ، چون سرعت تولید را بالا میبرد و به حل مسائل اقتصادی
سازمان کمک میکند. بالانس خط ، بخش مهمی از تولید انبوه است. این نوع سیستم ها،
صرف نظر از متفاوت بودن در جزئیات، یک توالی از ایستگاههای کاری هستند.مواد نیم
ساخته یا خام در ابتدا یا میانه خط وارد میشوند.قطعاتی که وارد سیستم می شوند از
یک ایستگاه کاری به ایستگاه کاری دیگری منتقل می شوند و در انتها سیستم را به
عنوان یک محصول کامل ترک می کنند. خطوط انتقال از نیروی انسانی کمی در مقایسه با
خطوط مونتاژ استفاده می کنند. خصوصیات معین خطوط انتقال ، انتقال و پردازش یک
محصول بطور اتوماتیک در طول یک خط هستند.اهدافی که باید طی متعادل سازی یک خط
مونتاژ حاصل شوند، عبارتند از :
·
جریان
مواد منظم
·
ماکزیمم
استفاده از نیروی انسانی و ماشین آلات
·
مینیمم
کردن زمان های فرجه و ایستگاههای کاری
·
توزیع
زمانهای فرجه ( بیکاری ) بین ایستگاههای کاری
·
کاهش
هزینه های تولید
استفاده از رویکرد شبیه سازی
برای بالانس خط مونتاژ
برای کاهش زمان تولید،
ماکزیمم کردن خروجی یا مینیمم کردن هزینه یک محصول ، متعادل سازی خط تولید ، یک
ابزار مهم است.مسئله متعادل سازی خط وقتی بروز پیدا میکند که چیدمان کارخانه تغییر
کند، یک تکنولوژی جدید وارد شود یا در
اندازه محصول تغییراتی داده شود. شبیه سازی ابزار دیگری برای حل مسائل اشاره شده ،
محسوب می شود.شبیه سازی، گزینههای زیادی برای مسائل متعادل سازی خط تولید، ارائه
می کند. هدف اصلی یک مطالعه شبیه سازی، بهبود کیفیت تصمیمگیری مدیران است. شبیه
سازی با استفاده از انیمیشن، سریعا نتایج را تفهیم می کند و همانگونه به یک محقق
مدیریت و یا یک تحلیلگر عملیات، کمک می کند که یک تجربه آزمایشگاهی به یک دانشمند
علوم فیزیکی، کمک می کند. شبیه سازی در تولید، برای موقعیت هایی مثل : تعیین ظرفیت
سیستم، آزمایش استراتژی های مختلف کنترل موجودی، تشخیص گلوگاهها، بهینه سازی ظرفیت
تولیدی سیستم، طرح ریزی چیدمان جدید برای کارخانه و... استفاده می شود. اگر مسئله
متعادل سازی خط بوسیله نرم افزار شبیه سازی حل شود ، مشکلات بالقوه گلوگاه ها بوسیله آمار یا انیمیشن ، ظاهر می شوند. اگر
مسائلی که باید مورد آزمایش قرار گیرند، مثل بالانس خط ، بوسیله شبیه سازی حل
شوند، می توان دید که شبیه سازی یک ابزار واقع گرایانه و بسیار قدرتمند است .
سیستم ها و بطور ویژه سیستم های سازماندهی انسانی ، با روند افزایشی پیچیده تر می
شوند.با نیاز افزون، درک بهتر رفتار این سیستم ها، شبیه سازی ابزار مهم و مفیدی
است. توسعه یک شبیه سازی خوب، یک فرآیند تعاملی و غیر زنجیره ای است.
|
|